
| 
         بایگانی صفحه اول شعر نگاه کتابخانه شعر، علیه فراموشی پیوند ها  | 
          
| 
			 
			  | 
			  
			
			آزیتا 
			قهرمان  | 
		
| 
			
			 
 شقایق ها اول آمدند و ملخ ها بعد وقت باد این تمام کودکی ی چشم های تو بود پیش از آب سیاه و تیغ رشته های هزار مسجد از گل های دیوانه رد می شد 
 اول شقایق ها رفته اند بعد مادر بزرگ و اتاق نمور شازده عکس اوپنهایمر و پاتریس لومومبا مبل قرمز در حراجی ی الیاس 
 چارقدهای بته دار آبی رد شدند آکاردئون و پرچم های عزا ترک ها کردها عمو هایم با عکس شان ته قلیان مادرم در صف اول نماز جمعه پشتش به من برادرم عضو ... 
 اول ملخ ها می آیند و بعد شقایق ها نه اول شقایق ها رفته بودند و ملخ ها ..... 
 گودی چشم از برف پر می شد دره های زمستان سفیداست 
 بعد تیغ و آب های سیاه ..... 
 
 
 وقتي كه مي رسم پيش تر رسيده اي اين كوير و رباط كهنه دلگير اي خراسان اندوه با گيلاسهاي شرور و شيارهاي صورتت با صداي درهاي شكسته دوستت دارم . سالکی شدم من و تو قلندری تنها ربط ما حلقه هاي خاك كه دريا را كشيده تا انتهاي تنهايي تا دست تكان دهيم براي قايقي سفيد كه هرگز ندانستيم مي رود يا مي آيد 
 
 
 
  | 
		|