
 
| 
         بایگانی صفحه اول شعر نگاه کتابخانه شعر، علیه فراموشی پیوند ها  | 
          
|   سه شعر از ناهید سرشکی  | 
		|
| 
			 
 
 سایه های کرکس 
 این روز ها 
			
			
			سایه به سایه می آید و  دشمنی می کند 
			 و مرگ که کرکسی شده از درون می جود ! بی آن که کسی هیبت اش را نظاره کند و اعتراض کند آقا ! چرا سبیل هایتان را تاب می دهید و من را در تابی گذاشته اید که نه زمینم پیداست و نه آسمانی که آن روز با تو قسمت کردم 4/85 
 
 ر ف ت ی 
 بعد از این با خط شکسته می نویسم : ت و ! و گوشواره هایم را بر درخت سیبی می آویزم که با هر تکان باد بی برگ می شود و بی بار درست مثل همین حالای من که دست هایم خالی شده اند از تو از بهاری که قول داد بعد هر سینه خیز شدن زیراین سیم های خاردار- که پا به پای ما می آیند،- به دیدار فصلی برویم که بی پیراهن سر ایستگاه می ایستاد و اناری با چراغ های روشن ، راننده ایی بی اعتنا از کنارش می گذرد 85 بهار ________________________________ نشاني ات …كي مي رسد اين ماه بي خبركه ول كند خود را / گوشه اي / تنبل ! و روز كه يله بر مبل در حضور تو بگذرد در اشپزخانه / باز مي كنم شير آب را آب ها مي گذرند از سرم وقت ملاقات اش را نگيريد از من ! شايد برسد از راه او كه گوشه تنبل ماه تقويم را تسبيح كرده در دست سال مي چرخاند 
 5/3/84 
  | 
		|